سوزن دوزی زرتشتی دوزی
زرتشتی معروف به زرتشتی دوزی یا گبر دوزی، نوعی دوخت است که مخصوص بانوان زرتشتی بوده
و پیشینه آن به پیش از اسلام می رسد. زرتشتیدوزی تنها در میان زرتشتیان انجام میشود
و اکنون درحال فراموش شدن است. این رودوزی دربرگیرنده نگارهها و نمادهای ویژهای است
که هر یک درونمایهی ویژهای در باورهای زرتشتیان دارد.
زرتشتی دوزی از دیرباز در یزد رواج داشته است.
زرتشتی دوزی با نخ های رنگی بسیار ظریف ابریشمی بر روی پارچه های ریزبافت
نقش می شده است. رنگ های مورد استفاده در گبردوزی، رنگ های روشن و زنده مانند سرخ،
سفید و سبز بوده است.
نقوش متنوعی در زرتشتی دوزی به کار می رود که عبارتند از نقوش گیاهی
(درخت زندگی، درخت سرو، سرو خمیده، گل میخک)، نقوش حیوانی
(طاووس، خروس، مرغ، هدهد و ماهی) یا نقوش هندسی مانند
مربع و دایره. این نقوش به صورت بسیار ریز بر روی پارچه دوخته می شود
به طوریکه کوک های آن به سختی دیده می شود .
از جمله دیگر دوخت های به کار رفته در زرتشتی دوزی شامل
شیلونه، نقطه دوزی، تنبل دوزی، کوک دوزی، یراق دوزی و ساتن دوزی است.
برای تزئین درزها و زیبایی کار از شیرازه دوزی استفاده می شود که برای
شیرازه دوزی از دوخت هایی مانند: ساقه دوزی، تو پر دوزی، زنجیره و دندان موشی استفاده می شود.
تاریخچه:
از آثار باستانشناسی و نقوش طاق بستان در می یابیم که در زمان ساسانیان،
زرتشتیان به بافت های ظریف علاقه فراوان داشته
و بر فن بافندگی اقوام دیگر، از اروپا تا چین و ژاپن اثر نهاده و مردم عادی نیز این علاقه به پارچه های
ریزباف را پایدار نگه داشته و مهارت در سوزن دوزی را ارج می نهادند،
به طوریکه مهارت دختران در سوزن دوزی بخشی از جهیزیه ایشان به شمار می رفت.
زرتشتیان این نگارهها را روی لباس نوعروسان میدوختند تا باورهایی مانند باروری،
حاصلخیزی، زندگی جاوید و…… را به نمایش بگذارند.
در گذشته، اندکی پس از زاده شدن دختر، خانواده و به ویژه مادر او به فکر آماده کردن
جامه و جهاز عروسی او بودند و کار نخریسی و بافتن پارچه و دوختن جامه را آغاز میکردند
و سپس گلدوزی روی آن را انجام میدادند .
سالها زمان میبرد تا گلدوزی جامه عروس به پایان برسد بدین ترتیب سوزن دوزی زرتشتی
را می توان در جهیزیه های عروس یا لباس جشن یا لباس زنان و مردان زرتشتی جستجو کرد.
فرهنگ و هنر استان کرمان
تاریخچه:
«پاپیه ماشه اساساً واژه ای فرانسوی است در فرهنگهای لغات به معنی کاغذ فشرده شده آمده است و معمولاً به اشیای مقوایی که سطح آنها به وسیله ی مینیاتور تزئین و با لاک مخصوص پوشش یافته است اطلاق می شود. سابقه ی این هنر که در گذشته نقاشی روغنی یا نقاشی لاکی نامیده می شد،مشخص نیست. لیکن در آثار موجود در موزه های داخلی و خارجی و همچنین مجموعه های خصوصی چنین اشتباه می شود که تا بعد از دوره ی سلجوقیان کلیه کتابهای خطی ایرانی دارای جلد چرمی ساده یا جندلی و فاقد هرگونه تزئینات اسلامی بوده است. ولی اسناد معتبری در دست است که نشان می دهد این هنر در دوره ی صفویه در ایران رواج داشته و به موازات سایر انواع صنایع دستی شکل گرفته و تکامل پیدا کرده است.»
1. به دلیل اینکه روی اشیاء ساخته شده به روش پاپیه ماشه را نقاشی می کردند و سپس با یک لایه ماده ی جلا دهنده می پوشاندند به این هنر نقاشی لاکی نیز می گفتند. «در دایره المعارف هنر آمده: نقاشی لاکی (نقاشی زیر لاکی) نوعی نقاشی آبرنگ بر روی اشیاء مقوایی همچون قلمدان، جلد کتاب، قاب آئینه، رحل قرآن، جعبه ی آرایش، ورق بازی، سینی است که رویه ی آن با ماده ی جلا دهنده [لاک] پوشانیده می شود. این اسلوب با کمابیش اختلاف، در برخی هنرهای سنتی چین، هند، ایران و نقاط دیگر متداول بوده است. در ایران از اواخر سده ی یازدهم هجری به خصوص در هنرهایی چون قلمدان نگاری،رایج شد.»
«قلمدان نگاران به پیروی از سلیقه ی خریداران، بیشتر به نقاشی گل و مرغ و فرنگی سازی می پرداختند (با این حال، قلمدانهایی به شیوه ی ایرانی سازی نیز در دست است.) در اغلب موارد، فاصله ی میان مجالس نقاشی شده را با نقوش گیاهی، قطعات خوشنویسی و یا تذهیب می آراستند. از هنرمندان این رشته می توان علی اشرف و آقا نجف را نام برد.»1
در بخشی ازکتاب صحافی و جلدسازی اسلامی آمده است:(یکی از دستاوردهای برجسته ی جلدسازان ایرانی، تکمیل فن نقاشی روی مقوای خمیر کاغذ و پوشاندن آن با روغن جلا بود. این فن در قرن شانزدهم و هفدهم در مراکزی چون اصفهان (که در سال 1598 پایتخت صفویان شد) و تبریز، بین صفویان محبوبیت فراوان کسب کرد.
«هنوز مدارک کافی در دست نیست تا با اطمینان ابداع نقاشی روغنی (لاکی) را به صنعتگران چینی یا نقاشان ایرانی که پس از دیدار از چین با دانش این روش جدید تزئین، باز می گشتند، منسوب کرد. مسلم این است که تذهیب کاران و مینیاتور سازان صفوی در رواج این فن که ظاهراً قدمت آن به قبل از سال 1525 نمی رسد، نقش مهمتری از نقش جلد سازان داشتند. در حقیقت این هنر نقاشان بود که روی جلدها جلوه گر می شد. اولین جلدهای روغنی، روی زمینه ی چرم یا ورق پوستی که با گل سفید اندود شده بود تهیه می شد. ولی از آنجا که رنگ روی چرم به آسانی ترک بر می دارد، مقوا وسیله ای شد که اکثراً برای این گونه جلدها به کار می رفت. این هنر با تغییراتی از نقوش در عهد قاجاریه ادامه یافت.
«موزه ی ویکتوریا و آلبرت مجموعه ی خوبی از جلدهای روغنی قرن نوزدهم دارد. جنس تمام این جلدها از مقوای خمیر کاغذ است و تصاویر دو جلد آن، صفحه ی جنگ کرمان به سال 1739 است که نادر شاه و لشگر ایران را در حال حمله به محمد شاه هندی نشان می دهد.»1
«در واقع می توان گفت روند کار به طور خلاصه چنین است: نخست، شیئی مورد نظر را با خمیر کاغذ و چسب و به مدد قالبهای چوبین مخصوص می سازند. سپس سطح شیئی را بوم سازی [زمینه سازی] می کنند تا آماده برای نقاشی شود.
برای اجرای طرح از رنگها ی محلول در آب استفاده می کنند. در پایان، سطح نقاشی شده را با قشری ضخیم از روغن کمان (مخلوطی از روغن بزرک، روغن سندروس و روغن جلا) می پوشانند. از این رو نقاشی لاکی نمودی همانند نقاشی رنگ روغنی دارد.»2
روش کار ساخت جلدهایی به شیوه ی پاپیه ماشه به این صورت است که: «در این هنر ابتدا متن مقوایی را که با استفاده از خرده های کاغذ همراه با چسب و ... ساخته شده است خوب صیقل می کنند و سپس آن را با سفیداب و سرب می پوشانند. پس از آنکه قشر سفید خوب خشک شد، روی آن را با سمباده های بسیار ظریف می سایند تا خوب هموار شود.
بعضی از نقاشان و جلدسازان روی این صفحه ی سفید را روغن کمان یا سندروس می زنند و پس از آنکه، آن را با لعاب سریشم واشور کردند به نقاشی روی آن مبادرت می کنند. این لعاب سریشم را از آن جهت به کار می برند که چربی روغن کمان را زایل کنند تا بتوان روی آن نقاشی کرد. ... پس از آنکه نقاشی جلد به اتمام رسید، روی آن چند دست روغن کمان می زنند و هر بار که روغن کمان زدند، آنها را در جعبه های شیشه ای که دارای چند منفذ برای عبور هواست قرار می دهند و به فاصله ی 72 به 72 آن را مقابل آفتاب نگه می دارند.»
پاپیه ماشه در قزوین
با ظهور این رشته ی هنری در ایران و در زمان صفویه به خصوص هنگامی قزوین پایتخت صفویان شد و بیشتر هنرهای سنتی در قزوین رونق گرفت، ساخت اشیایی به روش پاپیه ماشه نیز در قزوین مرسوم شد.
بیشتر این اشیاء شامل جلد کتاب، قلمدان، قاب آینه و جعبه ی آرایش و جعبه ی جواهرات بود و به خصوص در مورد قلمدان در کتاب قزوین در گذرگاه هنر آمده است: «قدیمی ترین قلمدانهای ایرانی مربوط به قرون اولیه ی اسلامی است. این هنر در زمان صفویه و قاجاریه به اوج خود رسید. قزوین از عهد پادشاهی شاه تهماسب صفوی تا اواخر دوره ی قاجاریه یکی از مراکز مهم تولید آن بوده است. هنر قلمدان سازی از اواخر سلطنت مظفرالدین شاه قاجار دچار زوال گردید. چون در این سالها عکس برگردانهایی بسیار زیادی به همراه اشیای تجملی دیگر از فرنگ به کشور ما وارد شد و کار نقاشان قلمدان را کساد کرد.»2
«از هنرمندان و اساتید این فن در قزوین می توانیم به حاج محمد صالح مذهب کاووس مصور و همینطور شیخ هاشم قلمدان ساز» اشاره کنیم. در شهر قزوین همیشه قلمدانهای زیبایی ساخته می شود که به دست نقاشان و هنرمندان قزوینی نقاشی و نگارگری گشته.»1
همانطور که ذکر شد این هنر از زمان صفویه در قزوین رواج یافت و در عهد قاجاریه نیز ادامه یافت. شاید برای مدتی این فن دچار رکود شد و از رونق افتاد ولی کم کم هنرمندان قزوین، دوباره به کار در این زمینه پرداختند. روش کار هنرمندان قزوین هم به همان روش ساخت پاپیه ماشه قدیم بوده است. ولی در بسیاری از موارد، مواد اولیه ای که بیشتر در دسترس بوده می توانستند آنها را از خود قزوین و یا شهرستانهای اطراف تهیه کنند استفاده می کرده اند. بیشتر اشیایی که به این روش در سالهای اخیر در قزوین ساخته شده شامل قلمدان، سرمه دان و قاب آئینه می باشد.
با توجه به اینکه این اشیاء برای چه قشری ساخته می شد، تزئینات روی آن را پرکار و با هزینه ی بیشتر و یا کم کار و معمولی تر می ساختند. برای مثال اگر قلمدانی به عنوان شیئی تجملی و تزئینی ساخته می شد در آن از آب طلا برای تزئین و ایجاد نقوش استفاده می کردند. ولی اگر به عنوان شیئی کاربردی بود با مواد طبیعی و رنگی ارزان تر تزئینات آن را انجام می دادند.
بیشتر مواد رنگی ای که برای ایجاد نقوش روی قلمدانها و یا اشیاء دیگر استفاده می شد شامل مواد طبیعی بود که در محیط اطراف یافت می شد همانند: شاتوت، آلبالو، گل اخرا، پوست گردو، پوست انار، دوده و . . .
در هر منطقه از روغن و یا ماده ی خاصی برای جدا کردن قالب از مقوا (در ساخت اشیایی مثل قلمدان که نیاز به قالب دارد) استفاده می شد. در قزوین بیشتر از روغن دنبه برای این کار استفاده می شد. زیرا نرم و فاقد چسبندگی بود و براحتی می توانستند با زدن این روغن روی قالب پس از خشک شدن مقوا در درون قالب این دو را از هم جدا می کنند.
گفته می شود نقوشی که در قلمدانهای ساخته شده توسط هنرمندان قزوینی استفاده می شده است بیشتر شامل مناظر و طبیعت بوده است. البته به دلیل اینکه بسیاری از اشیای ساخته شده به روش پاپیه ماشه از جمله قلمدانهایی که یافت می شود فاقد امضاء یا هرگونه اطلاعات هنرمند است نمی توان به طور دقیق این مسئله را پیگیری کرد.
امروزه نیز هنرمندانی به بازسازی و احیای این هنر در شهر قزوین مشغولند.
روش تولید و مراحل ساخت پاپیه ماشه
«ساخت مقوای قلمدان به روش خمیری و کاغذی انجام می گیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته می شود.
برای تهیه خمیر کاغذی ابتدا کاغذهای باطله ی خرد شده را خیس می کنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله ی پارچه ای می گیردند و در هاون سنگی با سریش می کوبند تا خمیری قهوه ای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را می پوشانند، به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایه ای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار می دهند و قبل از خشک شدن کامل، آن را به وسیله ی سوهان می کوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره می کشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه ی دیگر خمیر بر آن می کشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله ی سوهان و سمباده صاف می کنند.
کاغذ مرغوبی را روی آن می چسبانند و با تیغ، دهانه ی غلاف را می برند و قالب را از غلاف بیرون می کشند.
کاغذ روغنی سابق الذکر،بیرون آمدن قالب را ممکن می سازد.»
روش کاغذی
ابتدا قالب قلمدان را با دو کاغذ روغنی می پوشانند. سپس کاغذی را دور قالب می گیرند. کاغذهایی را که برای ساخت قلمدان در نظر گرفته اند، در اندازه ی لازم می برند و به سریش آغشته می کنند و بر روی قلمدان می پیچند.
پس از چسباندن کاغذ سوم،توسط سوهان چوب ساب روی آن ضرباتی متوالی وارد میکنند تا الیاف کاغذها در هم فرو رود و روی آن را سریش آغشته می سازند و می گذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود، آن را به وسیله ی شیئی صیقلی مهره می کشند و پس از خشک شدن کامل، لایه های دیگر را به همان ترتیب می چسبانند تا به ضخامت مورد نظر برسد.انتهای کار به همان صورت روش قبلی است.»1
مواد اولیه و ابزار مورد استفاده در هنر پاپیه ماشه
1. کاغذ (کاغذ می تواند به صورت خرده های کاغذ باطله و هم کاغذهایی با ضخامت مختلف باشد.امروزه به جای خرده های کاغذ از مقوای کرجی برای ساخت اشیائی مثل قلمدان، قاب آینه، جعبه ی جواهرات و غیره که به روش پاپیه ماشه در گذشته ساخته می شد استفاده می کنند چون هم کار آنها ساده تر و هم مناسب تر است.)
2. قاب چوبی [که این قالبها بیشتر از جنس چوب گردو می باشد.]
3. چسب یا سریش [برای چسباندن ورقهای کاغذ روی هم و یا مخلوط کردن خرده های کاغذ استفاده می شود.]
4. سوهان [برای صیقلی کردن سطح کار و برای لیسه کردن.]
5. رنگ برای نقاشی و نگارگری روی شیئی مورد نظر [بیشتر از رنگهای محلول در آب برای این کار استفاده می شود.]
6. قلم موهای مختلف [برای تزئین بر روی کار، که همانگونه که قبلاً ذکر شد از نقوشی مانند گل و مرغ، منظره و یا نقوش تذهیب و ... برای تزئین روی اشیائی که به روش پاپیه ماشه ساخته می شد استفاده می کردند.]
7. روغن کمان [ممکن است که این روغن و یا ماده ی جلا دهنده ی دیگری برای پوشش نهایی روی کار استفاده شود. در بعضی از مناطق روغن کمان را از صمغ درخت سرو وحشی + روغن بزرک درست می کنند.]
8. چاقو یا تیغ برش [برای برش دادن قطعاتی از کار که بعد از ساخت احتیاج به جدا کردن دو قسمت کار از هم دارد. مانند: قلمدان.]
البته این مواد اولیه بر اساس مناطق مختلف و مواد در دسترس و همینطور در برهه های مختلف زمانی کمی متفاوت بوده است. مثلاً رنگها یی که در هنر قلمدان سازی و جلدهای کتاب به روش نقاشی روغنی یا لاکی در دوره های صفویه و قاجاریه استفاده می شد، از رنگهای ثابت و پر دوام بود.
«قلمدانها را با آبرنگ نگارگری می کردند که میراثی از فرهنگ پیشینیان در هنر مینیاتور سازی بود. رنگهای روغنی در قلمدان سازی به کار برده نمی شد. مواد اصلی رنگها بیشتر مواد نباتی حیوانی یا معدنی مانند زعفران، حنا، پوست انار، سرب، زرنیخ، گوگرد، گل زرد مائی، سفید آب افرا، دوده چراغ، رنگ مس، سوده طلا و نقره، شنجرف، لاجورد و ... بود که در موارد لازم آنها را با هم ترکیب می کردند.»
تعریف طراحی :
در این مبحث تعاریف و عباراتی از سخنان بزرگان و اندیشمندان طراحی را نقل می کنیم. طراحی فعالیتی است انسانی که بر درک اشیاء روزمره متمرکز شده و بی شک از قدیمی ترین مشاغل جهان است. طراحی درست کردن اشیاء بی ارزش و اضافی است.طراحی آفریدن چیزهایی است که زندگی انسان ها را بهتر کند. طراحی در مورد چگونه کار کردن اشیاء است نه شکل ظاهرشان.طراحی سراسر تجربه از زندگی است.طراحی آغازی برای ایجاد تغییر و تحول در مصنوعات بشر است.طراحی یک تفکر خلاقانه است که جهت اثبات آن باید به پشتوانه مباحث علمی مسلح بود.طراحی علم زیبایی در قلمرو تولید صنعتی است.طراحی هنر ترکیب کردن نیازهای مصرف کننده با امکانات تولیدات صنعتی است.
تاریخچه طراحی:
از نظر تاریخی، قدیمی ترین آثار کشف شده در این زمینه، مربوط به سی هزار سال پیش است. از هنر دوران غارها تا امروز، آثار بسیار متنوعی به جا مانده است. در این آثار، هنرمند گاه به تصاویر طبیعت نزدیک شده و گاه از آن فاصله گرفته است. بر اساس این ویژگی، آثار به سه دوره تقسیم می شوند. .1دوره نمادین
2. دوره هنر واقع نما
.3دوره هنر ذهنی
تجربیات عملی طراح، به کمک روش صحیح استفاده از وسایل و به کارگیری مراحل طراحی در تمرینات پی در پی آغاز می شود. دسته از وسایل
برای یادگیری طراحی دو نکته بسیار مهم بنظرمی رسد.خوب دیدن و طراحی نمودن.
در طراحی با سه دسته از وسایل سر وکار داریم:
1- ابزار یا وسایل اثر گذار:
ابزاری که روی چیزی اثر می گذارند. مانند(انواع مدادها ؛ زغال ؛ آب مرکب ؛ قلم مو ؛ قلم آهنی ؛ گچ پاستل:و...)
2- زمینه یا سطوح اثر پذیر:
ابزاری که از چیزی اثر می پذیرند. مانند (تخته و کاغذ ؛ مقوا ؛ پارچه ؛ و...)
3- وسایل و ابزار کمکی (مانند تختـه شاسی ؛ گیره کاغذ ؛ سه پایه طراحی ؛ پا ک کن ؛ تیغ یا کاتر؛ تراش ؛کاغذ سمباده(برای تیز کردن نوک زغال یا گچ پاستل)؛ پونز؛ چسب ؛ پالت؛ثابت کننده (فیکساتور) و...
ابزار اثر گذار:
مداد مدادکنته مدادرنگی پاستل رنگ روغن آب رنگ زغال قلم مو خود کار راپید وگراف روان نویس گواش ماژیک قلمهای فلزی مرکب آکریلیک
انواع مدادها:
انواع مدادهای گرافیتی: سه نوع مداد گرافیتی وجود دارد:( برای طراحی بیش تر ازاین مدادها استفاده می شود.)مدادهای نرم مدادهای متوسط مدادهای سخت
- مدادهای نرم با علامت برای طراحی مناسب است .هر چه شماره بالاتر باشد مغز مداد نرم تر است وخطوط پر رنگ تر و ضخیم تری ایجاد می کند.مدادها (نوع B مخفف: BLACK)
- مدادهای سخت با علامت خطوط کم رنگ تر و نازک تری ایجاد می کنند .هر چه شماره بالاتر باشد مغز مداد سخت تر است.( برای طراحیهای مهندسی)(مدادهای H مخفف : HARD)
- مداد متوسط یا مدادهای معمولی هستند که برای نوشتن به کار می روند.(HB)
مداد کنته:مداد کنته بر دو نوع است .1- مداد کنته گچی 2- مداد کنته روغنی
این مداد مخصوص سیاه قلم است و در نقاشی از آن استفاده می شود و مغز آن اغلب از زغال چرب تهیه میشود...بسیار پر رنگ ونرم است و رنگ آن قهوه ای یا سیاه است . مداد کنته ؛مانند زغال طراحی بافتها و سایه - روشن های زیبائی روی کاغذ پدید می آورد ؛ با این تفاوت که اثر مداد کنته پر رنگتر و ثابت تر است .در طراحی با مداد کنته و بافت مقوای طراحی تاثیر فراوانی در زیبایی طرح کشیده شده دارد.
مداد کنته روغنی کم بافت تر از مداد کنته گچی است و نوک آن مانند کنته گچی شکننده نیست و نمی توان سایه ها را محو کرد.مداد کنته گچی بافتهای بهتری را بوجود می آورد و محو شدن آن نیز آسانتر است.
گاه از محو کن ؛پنبه و حتی انگشت دست برای محو کردن و یکدست نمودن سایه های طرح و ایجاد سایه- روشن استفاده می شود.
مداد رنگی:این مداد دارای نوک رنگی است و در نقاشی از آن استفاده می شود .کار با مداد رنگی به نوع مدا د و مهارت دست در شیوه رنگ آمیزی بستگی دارد.حالت و جهت حرکت دست ؛ شدت فشار دست بر روی کاغذ و انتخاب بجای رنگها عوامل مهمی در نقاشی با مداد رنگی هستند.
مداد رنگی باید نوک پر رنگ و نرم داشته باشد.برخی از مداد رنگیها دارای نوک زبر و خشن هستند که استفاده ازآنها اصلا برای رنگ آمیزی مناسب نیست.از مدادرنگی هم به صورت خشک و هم به صورت خیس استفاده می شود.(نوع خاصی از مداد رنگی وجود دارد که نوک آن در آب حل می شود مانند آبرنگ)
پاستل:نوک این ابزاردارای مواد رنگین است.قدرت ترکیب رنگها در پاستل گچی بیشتر است .
نقاشی به شیوه پاستل گچی معمولا روی مقواهای رنگی مخصوصی که {مقوای پاستل}نامیده می شود ؛ صورت می گیرد.مقوای پاستل بافتهای درشتی دارد.
در این شیوه ابتدا باپاستل گچی طرح را رنگ می زنند و سپس با انگشت؛ پنبه یا محو کن رنگها را محو می کنند. ویژگی پاستل گچی در محو شدن زیبای رنگها ؛ ایجاد سایه - روشنهای شفاف و هاله های رنگی است.
پاستل در دو نوع گچی و روغنی است . پاستل روغنی ( مداد شمعی) بیشتر برای نقاشی کودکان مناسب است. پاستل روغنی بر خلاف پاستل گچی به راحتی قابل محو شدن نیست.(برای محو کردن از بنزین استفاده میشود.)رنگهای آن بسیار شفاف و نقاشی با آن نسبتا ساده و دلنشین است.
بیشتر پاستلهای روغنی ساده و ارزان از کیفیت خوبی برخوردار نیستند. پاستل 32 رنگه چینی نمونه ای از پاستلهای روغنی مطلوب و شفاف به شمار می رود.
رنگ روغن:رنگ روغن اگر چه ماده ای است که برای نقاشی به کار می رود.ولی شیوه رنگ و روغن حرفه ای ترین شیوه نقـاشی است و بیشتر هنـرمند ا ن بزرگ جهان تا بلو های خود را به این شیوه کشیده اند نقاشی با رنگ روغن این امکان را به نقاش می دهد که شفافترین و واقعی ترین رنگها را به کار ببرد و نقاشی خود را در طبیعی ترین حالت بکشد.از سوی دیگر تصحیح اشتباهات نقاش با این تکنیک آسانتر و عملی تر است.
نقاشی با رنگ - روغن به تجربه و امکانات زیادی نیازمند است؛ از این رو پرداختن به این شیوه برای کودکان و نوجوانانی که از امکانات و تجربه کافی برخودار نیستند ؛گاه دشوار است.
آبرنگ:شیوه آبرنگ یکی از دشوارترین و زیباترین شیو های نقاشی است.
در نقاشی با آبرنگ ؛ایجاد سایه - روشن ؛محو کردن رنگها و نیز ترکیب رنگها با ایجاد رنگهای تازه به راحتی امکان پذیر است.
در نقاشی با آبرنگ ؛برای رقیق شدن رنگها از آب استفاده می شود.در نقاشی با آبرنگ ؛بر خلاف نقاشی با رنگ- روغن و پاستل گچی ؛ابتدا رنگهای روشن به کار می رود و سپس روی رنگهای روشن؛رنگهای نیم سایه و سایه قرار می گیرد.
رنگ آبرنگ ؛هم به صورت لوله ای(خمیری) و هم به قرصی(خشک)یافت می شود. زیبایی نقاشی آبرنگ به کیفیت رنگ ؛قلم مو؛کاغذ و نیز مهارت کافی در رنگ آمیزی بستگی دارد.
رنگهای آبرنگ باید شفاف و خوشرنگ باشد. تنوع رنگهای آبرنگ و کیفیت مطلوب آن در زیبایی نقاشی اثر فراوان دارد.(وینزر - و لیرا)نمونه هایی ازآبرنگهای مناسب به شمار می رود.
.برای کار با آبرنگ از قلم موهای مخصوص(دارای موی نرم)استفاده می شود.
زغال:بهترین وسیله برای طراحی است .امروزه زغال طراحی به دو روش تهیه می شود :درروش اول از سوختن شاخه های باریک درختان؛از جمله ساقه ی نازک درخت مو و بیدبه دست می آید .روش دوم با پرس کردن و متراکم کردن گرد زغال و چسب گیاهی.
زغال را همان گونه که مداد را در دست می گیریم به آرامی روی کاغذ می کشیم؛چون زغال طراحی شکننده است و در اثر فشار زیاد خرد می شود.برای این که بخشی از طرح را تاریک کنیم کمی به زغال فشار می آوریم .با تکرار خطوط نزدیک به هم تیرگی ایجاد می شود و با کم و زیاد کردن فشار دست ویا تراکم خطوط درجات مختلف تیرگی به دست می آید.با محو کن ؛انگشت یا دستمال کاغذی می توان سایه ها را ملایم و یکنواخت کرد.تا جایی که ممکن است از مداد پاک کن استفاده نمی کنیم. (فقط درخشندگی نور)
طرح زغالی را باید با مایع ثابت کننده پوشاند زیرا گرد زغال بر اثر تماس با اشیا پاک می شود.این مایع فیکساتیو نام دارد .
قلم مو:قلم موی آبرنگ یا گواش دارای موهای بسیار نرم بوده واگر آنها راخیس کنیم نوک قلم تیز شده و موهای آن بهم می چسبد (جنس آن از موی سمور ویا سنجاب ویا گربه تهیه می شود.)
قلم موی رنگ روغن موها ی زبر تر و خشک تر و کلفت تری دارد و با خیس کردن موها تغییر حالت نمی دهند (جنس قلم مو از یال و موی اسب تهیه می شود.)
خودکار:نوک آن فلزی و در رنگهای گوناگون وجود دارد.
راپید و گراف:در مخزن راپید جوهرهای رنگی ریخته و نوک آن قابل تعویض است.(خطوط با ضخامتهای گوناگون)
روان نویس: از این ابزارمعمولا به صورت تک رنگ استفاده می شود.
گواش:گواش هم از مواد رنگین (غلیظ) است که حلال آن آب می باشد و با قلم مو مورد استفاده قرار می گیرد.در نقاشی با گواش؛ اگر رنگها با آب بیشتر ترکیب شود تکنیکی شبیه آبرنگ پدید می آید و اگر رنگها به طور غلیظ استفاده شود تکنیکی شبیه رنگ - روغن پدید می آید.
ماژیک:نوک این ابزار نمدی ودررنگهای گوناگون وجود دارد.ماژیک نیز وسیله مناسبی برای نقاشی؛به ویژه نقاشی کودکان ؛است. ماژیک رنگهای شفاف و دلنشینی دارد و مانند مداد رنگی؛کنترل رنگها و خطها ی آن بر روی کاغذ آسان است.
ماژیک به دو نوع آبی و تینری تقسیم می شود. رنگ ماژیک تینری شفاف تر و ماند گار تر است. اشکال ماژیک در این است که ایجاد سایه - روشن با آن آسان نیست و رنگ آمیزی آن به خلاقیت؛مهارت و فراگیری چندانی بستگی ندارد.
سر قلمهای فلزی: از این قلمـها همراه با آب مرکب برای طراحی بر روی کاغذ مورد استـفاده قرار می گیرد.برای طراحی هم از تکنیک خیس (خیس کردن تمام یا بخشهایی از کاغذ)و هم از تکنیک خشک می توان استفاده کرد.
مرکب: مرکب در دو نوع یک رنگ( سیاه یا قهوه ای) و رنگی وجود دارد. نقاشی با مرکب مانند نقاشی با آ برنگ است . مرکبهایی چون اکولین رنگهای شفاف و دلنشین دارد.
برای طراحی با آب مرکب؛باید از کاغذ زبر و مکنده که در برابر رطوبت استقامت داشته باشد استفاده کرد.جسم ساده ای را برای تمرین انتخاب می کنیم. ابتدا مرز خارجی آن جسم را با مداد مشخص می کنیم.مرکب را با مقدار زیادی آب مخلوط می کنیم و قلم موی آغشته به آن را به سرعت در قسمتی که باید تاریک می کنیم به گردش در می آوریم. بایدسعی می کنیم لکه تاریک یکدست ویکنواخت باشد. قلم مورا بیش از یک بار روی لکه مزبور نمی کشیم،در غیر این صورت طراوت وشفافیتش را از دست خواهد داد.اگر کاغذ طراحی (زمینه) خشک باشد ؛ مسلما در مرز بین روشنی و تاریکی ؛خط بریده ای به جا خواهد ماند. چنانچه پیش از آغاز کار؛زمینه را با قلم مو و یا اسفنج مرطوب کنیم ؛لکه تاریک به طور طبیعی در فضای روشن کاغذ دوانده می شود ودیگر خط بریده در مرز تاریکی و روشنی دیده نخواهد شد.در این شیوه؛ طراح باید در طراحی اجسام مهارت کافی داشته باشد و سایه ها و روشنیها را دقیقا تشخیص دهد ؛چون لکه هایی که ایجاد می شوند .دیگر قابل حذف کردن نیست.
اثر مرکب را نمی توان مثل اثر مداد محو کرد؛به همین دلیل باید جای هر خط را قبلا بدانیم . اگر اشتباهی رخ داد و یا تغییری به نظرمان رسید آن را در همان تمرین اصلاح کنیم. هرگز اثر مرکب را با تیغ یا جوهر پاک کن نمی تراشیم ؛ چون از طراوات طرح کاسته می شود.
آکریلیک:آکریلیک نیز نوعی از نقاشی است که با آب رقیق می شود و به شیوه رنگ آمیزی غلیظ مورد استفاده قرار می گیرد.
منبع : در باره طراحی بیشتر بدانیم باشگاه دانشجویان پیام نور -http://pnu-club.com/5