سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و اشعث پسر قیس را که فرزندش مرده بود چنین تعزیت فرمود : ] اشعث اگر بر پسرت اندوهگینى ، سزاوارى به خاطر پیوندى که با او دارى ، و اگر شکیبا باشى هر مصیبت را نزد خدا پاداشى است . اشعث اگر شکیبایى پیش گیرى حکم خدا بر تو رفته است و مزد دارى ، و اگر بى تابى کنى تقدیر الهى بر تو جارى است و گناهکارى . پسرت تو را شاد مى‏داشت و براى تو بلا بود و آزمایش ، و تو را اندوهگین ساخت و آن پاداش است و آمرزش . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :13
بازدید دیروز :24
کل بازدید :27391
تعداد کل یاداشته ها : 80
04/3/18
11:31 ع

پرتره

 

عکسبرداری پرتره

 

 

پرتره از آغاز اختراع عکاسی تاکنون تغییرات فراوانی پیدا کرده است. برای گرفتن یک پرتره خوب باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:
1- صورت و خصوصیات صورت مدل را تجزیه و تحلیل کرده و بهترین حالت صورت را برای عکاسی درنظر بگیرید. برای این کار مدل را بررسی کنید، اول با او صحبت کرده تا بتوانید بهترین حالتی که معایب او به نظر نرسد را انتخاب کنید. به عنوان مثال اگر کسی دارای چانه چاق می‌باشد نباید سر خود را به پایین بیاورد.
2- یکی از مهمترین وسایلی که برای عکسبرداری پرتره مورد نیاز است استفاده از عدسی‌های خاص پرتره می‌باشد که ویژگی‌ نرم‌کردن تصویر را دارا می‌باشند. این ویژگی را نباید با واضح نبودن عکس به دلیل نامیزان بودن عدسی اشتباه گرفت. این عدسی‌ها خطوط چهره مثل چین و چروک را محو می‌کنند. البته لازم به توضیح است که گاهی اوقات عکاس پرتره ممکن است بخواهد به عمد، چین و چروک پوست را بیشتر هم نشان بدهد


پرتره

تاثیر فیلتر نرم کننده یا (Soft Focus)

عدسی‌های نرم‌کننده قابل کنترل بوده و می‌توان شدت نرمش را کنترل کرد. این عدسی ها بیشتر در دوربین‌های قطع بزرگ قابل استفاده می‌باشند. اگر از دوربین‌های قطع کوچک استفاده می‌کنید برای اعمال این ویژگی از شیشه‌های مخصوصی استفاده کنید که مانند فیلتر بر روی عدسی بسته می‌شوند و با شکست نور نرمی را ایجاد می‌کنند. به این شیشه‌ها ((فیلتر نرم‌کننده)) یا پخش کننده می‌گویند. 

 


3- گرفتن پرتره در فاصله نزدیک باعث اعوجاج و کج‌شکلی می‌شود. لذا نباید بیشتر از 5/1 متر به مدل نزدیک شد. بنابراین باید از عدسی‌هایی استفاده کنید که فاصلة کانونی بلندتری دارند تا بدون نزدیک‌شدن به مدل، ‌نمای درشتی از چهره‌اش بردارید. بهترین لنز برای عکاسی پرتره، لنزی است که فاصله کانونی آن دو برابر فاصله کانونی لنز نرمال ‌باشد. به عنوان مثال در یک دوربین 35 میلیمتری، یک عدسی با فاصلة کانونی 85 تا 135 میلی‌متر برای پرتره مناسب است.


تاثیر لنز واید در عکسبرداری پرتره

4- نوع و اندازه دوربین برای عکاسان حرفه‌ای که عکس را روتوش می‌کنند بسیار مهم است. در کادرهای کوچک مانند دوربینهای 135 امکان روتوش نگاتیو براحتی وجود ندارد. همچنین هنگام استفاده از دوربینهای دیجیتال، هرچه رزولوشن سنسور بیشتر باشد، برای عکاسی پرتره مناسبتر است.
5- زمینه باید متناسب با موضوع باشد.
6- دوربین باید در جایی تعبیه شود که بتواند مناسب‌ترین زاویه‌ها را دارا باشد.
7- فاصله طوری تنظیم شود و دیافراگم تا جایی بسته شود که نقاط اصلی موضوع که مد نظر عکاس است، در داخل میدان وضوح واقع شود.


تاثیر تغییر عمق میدان وضوح

8- سوژه نباید تا آماده‌ شدن عکاس تکان بخورد. در زمان‌های قدیم که حساسیت شیشه‌های عکاسی کم بود از آلاتی برای نگهداری و ثابت نگه‌داشتن موضوع استفاده می‌کردند. باید دقت کرد که سوژه با تکان‌خورد از میدان وضوح خارج نشود. در صورت استفاده از دوربین‌های انعکاسی سوژه دائماً در منظره یاب دیده می‌شود و تغییر وضوح آن مشخص است.
9- نورسنجی از مواردی است که دقت بسیار زیادی را می‌خواهد. نور باید به قدر کافی به فیلم بتابد. اگر موضوع نمی‌تواند بی‌حرکت باشد بهتر است با دیافراگم بازتری عکس گرفت تا با سرعت عکسبرداری بالا از تکان‌‌خوردگی موضوع جلوگیری شود؛ مانند پرترة کودکان.
10- نور بی‌شک از مهمترین مسئله‌ای است که عکاس با آن روبروست. 

 

  

به‌طور کلی دو نوع نور وجود دارد.
1- نور عمومی که همه‌جای مدل را در روشنایی لطیف قرار می‌دهد.
2- نور اختصاصی که فقط به نقاط لازم تابانده می‌شود.
نور عمومی به تنهایی موضوع را تخت و مسطح نشان می‌دهد. بهتر است نور اختصاصی برای القای عمق و بُعد استفاده ‌شود. می‌توان به وسیلة کاغذ یا پارچة سفید سایه‌ها و انعکاس‌های دلخواه را به وجود آورد. قابل ذکر است که در عکاسی سیاه و سفید تلفیق دو نور مصنوعی و نور طبیعی مانعی ندارد. اما در عکاسی رنگی به علت تأثیرات آبی و زرد موجود در این نورها باید نورسنجی بسیار دقیقی انجام شود و از یک نوع نور (مصنوعی یا طبیعی با کلوین یکسان) استفاده شود.

نورپردازی پرتره:
1- نور روبرو: تصویری کاملاً مسطح و بی‌عمق ایجاد می‌کند.

2- نور مایل: برجستگی‌ها را بهتر نشان می‌دهد ولی قسمتی ازچهره در تاریکی است.

3- نور مماس: برای برخی از حالت‌های چهره در وضع نور مایل می‌توان چنان پیش رفت تا نیمی از صورت را روشن کند و با آن مماس شود.

 

نور مماس

4- نور پایین: از پایین به موضوع می‌تابد و حالت خاصی را به چهره می‌بخشد که بیشتر برای ایجاد جلوه های ویژه نوری کاربرد دارد. در این حالت سوژه کمی ترسناک بنظر می رسد.. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

شرایط موضوع:
صورت گرد یا چاغ: سوژه را نسبت به دوربین در حالت سه چهارم ‌رخ قرار دهید، از نورپردازی کوتاه استفاده نمایید، زاویه دوربین را کمی بالا ببرید.
صورت لاغر: سوژه را تمام رخ قرار دهید.
صورت پرچین: از نورپردازی مات و روبرو استفاده نمایید.
صورت لک‌دار یا با اثر سوختگی: نواحی دارای مشکل را در سایه قرار دهید یا موقعیت سوژه را طوری قرار دهید که مشکل در عکس دیده نشود.
بینی بزرگ: کمی چانه را بالا ببرید، لنز دوربین را در راستای بینی قرار دهید.
بینی کوچک: لنز دوربین را نسبت به بینی با زاویه نگه دارید.
فک مستطیلی: از حالت سه چهارم ‌رخ استفاده کنید، زاویه دوربین را بالاتر ببرید.
غبغب: گردن را بکشید، سر سوژه را به طرف دوربین کج کنید.
چشم‌های غیر هم اندازه: چشم بزرگتر را نزدیک به دوربین و چشم دیگر را در سایه قرار دهید.
چشم‌های گودافتاده: نور را روبروی چشم‌ها بتابانید.
پلک‌زدن: عکس را بلافاصله بعد از یک پلک‌زدن بگیرید.
گوش بزرگ: موقعیت سوژه سه چهارم ‌رخ، فقط یک گوش را نشان دهید. گوش دیگر را در سایه قرار دهید، با عینکی با فریم خالی عکس بگیرید، عینک را در موقعیت دور از نورها قرار دهید، ارتفاع نور را زیاد کرده و یا از بازتاب سقف استفاده نمایید.
موی تیره: بررسی کنید که پس‌زمینه در موها محو نمی‌شود، از نور جداگانه مخصوص موها استفاده کنید تا موها برق بزند.
موقعیت مردان: بالای سر را به طرف شانه دورتر متمایل کنید.
موقعیت زنان: بالای سر را به طرف شانه نزدیک‌تر متمایل نمایید.( البته برای زنان از هر دوی این موقعیت‌ها می‌توان استفاده نمود.)

در مورد دستها:
هیچگاه نواحی صاف دست را نشان ندهید، لبه‌های انگشتان را نشان دهید.
انگشتان نباید در مقابل لنز قرار گیرند.
انگشتان را در تمام مفاصل کمی خم کنید.
دست مردان بهتر است بسته‌تر و دست زنان بازتر باشد.
انگشتان را در هم نپیچید.
سر را در حالت تکیه داده به مشت قرار ندهید.

گرفتن عکس گروهی:
به عنوان یک قاعدة کلی، در عکس باید طیف یکنواختی در گروه دیده شود، هم از لحاظ شرایط فیزیکی گروه و هم شرایط بصری.
تمام افراد گروه بهتر است دارای طیف یکنواختی از رنگها باشند، طیف گرم یا سرد.
افرادی که رنگهای روشن و درخشان پوشیده‌اند باید در میانه گروه قرار گیرند.
مردان را کمی بلندتر از زنان قرار دهید.
ارتفاع قدها را به صورت منظم و به ترتیب تنظیم کنید.
یکبار افراد گروه را بر اساس ارتباطشان با یکدیگر قرار  داده و بار دیگر مردان را در یک سمت و زنان را در سمت دیگر کادر قرار دهید.

استقرار باز به عکسی می‌گویند که بین افراد فاصلة فیزیکی یا بصر باشد. استقرار بسته به عکسی گفته می‌شود که بعضی از قسمت افراد در عکس روی هم بیفتد و فاصلة بصری بین آنها نباشد. با ترکیب استقرار باز و بسته در گروههای بزرگ می‌توان عکسهای جالبی گرفت.
ژست مخصوص زوجها
ژست روبه‌روی هم:  افراد روبروی هم قرار می‌گیرند یا همدیگر را لمس می‌کنند.
ژست رو به دوربین: در این حالت دو نفر به صورت پشت سر هم با زاویه‌ای رو به دوربین به صورتی که جلوی بدنشان دیده شود می‌ایستند و به روبرو نگاه می‌کنند.
برای ایجاد صمیمت فاصله بین سرها را کم کنید.
فضای اطراف زوجها را در کادر، زیاد بگیرید.

پیشنهاداتی برای نورپردازی
حالت تصویر را با نورپردازی هماهنگ نمائید.
نورپردازی بالا (High key
): القای شادی. در این حالت اکثر قسمتهای تصویر و سوژه روشن است.
 نور پردازی 
Highkey

نورپردازی کم (Low key): القای غم و حالت درام. در این حالت کنتراست نورپردازی بالا می باشد.
 نورپردازی 
Lowkey

مثالی برای نحوة نورپردازی بالا :
? میزان نور اصلی و نورپرکننده را به هم نزدیک کنید (نسبت 1:1 یا حداکثر 1:2
? لباس روشن، زمینة روشن.
? بدون سایه.
? نور را بر اساس مرکز زمینه تنظیم کرده و نور زمینه را یک گام بالاتر از نور اصلی قرار دهید.
? سوژه باید در میانه راه بین زمینه تا دوربین قرار گیرد.
? نور اصلی باید از دو منبع چتری با قدرت مساوی و  در حالت ترکیبی باشد.

با توجه به مطالب گفته شده:
الف- اگر از یک لامپ استفاده کنید جزییات چهره مشخص می‌باشد و با کمک صفحات منعکس‌کننده یا نور یک پنجره می‌توان سایه‌های شدید را ملایم کرد.

ب- در پرتره با دو لامپ در صورتی که از یک صفحه منعکس‌کننده استفاده کنید می‌توانید تصویری با عمق و برجستگی ایجاد کنید. مهم ایجاد تعادل بین این دو نور می‌باشد. نباید نورها با هم مساوی باشند بلکه یکی بر دیگری برتری داشته باشد.

ج- در پرتره با سه لامپ، یک نور را نور اصلی، یک نور را نور پر کننده و نور سوم را از بالا برای کتفها و مو قرار دهید.


  
  

خصوصیات دایره

دایره

 

معنا و مفهوم دایره و آشنایی با خصوصیات آن

 

در علم طراحی وگرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم ،معنای ویژه ای را القا می کند

اشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا ومفهومی که طراح از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان انرا داشته ،را بهتر درک نماییم.

مفهوم شکل هندسی دایره در هنر های تجسمی


در متنی کهن آمده است : خداوند همچون دایره ای است که مرکزش همه جا و محیطش هیچ کجاست .... 

دایره در وهله اول نقطه ای است گسترش یافته، سمبولیسم یا تفسیر نمادین آن در برگیرنده مفاهیم کمال، یکپارچگی و نبود هر نوع تمایز و تفکیک است. علاوه بر مفهوم کمال که به طور ضمنی در دل نقطه ازلی وجود دارد، دایره نمادی از خلاقیت، یعنی خلق جهان در مقابل خالق نیز هست.

 



دوایر متحدالمرکز نمایانگر طبقات و سلسله مراتب وجود می باشند.
حرکت دایره ای کامل و تغییر ناپذیر است، بدون آغاز، بدون انجام و بدون تغییر. به همین خاطر است که دایره نمادی از زمان می باشد، زمانی که به عنوان مجموعه زنجیره واری از لحظات که به نحوی پی در پی، بدون تغییر و شبیه یکدیگر دنبال هم تکرار می شوند، تعریف شده است. علاوه بر این، دایره که نماد ی از حرکت پیوسته و مدور آسمان می باشد با الوهیت نیز در ارتباط است و مفهوم بی پایانی را القا می کند.
در مرتبه بالاتری از تعبیر، آسمان نیز به خودی خود به نمادی بدل می شود، نمادی از جهان معنوی، نادیدنی و متعالی.

 



دایره نشانی از احساس و مبیین زنانگی و عنصر مونث است.
با این همه دایره در معنایی مستقیم تر نشان دهنده آسمان کیهانی است، بخصوص هنگامی که آسمان در تلاقی با زمین قرار می گیرد و با آن هماهنگ می شود.
در مرکز دایره (یعنی همان نقطه) تمام شعاع ها به نحوی هماهنگ کنار هم جمع می شوند; این نقطه در بر گیرنده تمام خطوطی است که از مبنایی مشترک هماهنگ با یکدیگر نشات می گیرند. تمامیت و یکپارچگی این خطوط در این نقطه مرکزی در اوج کمال خویش است.

 



دوایر متحد المرکز که در آثار مربوط به مذهب بودایی ذن (Zen Buddhism، بوداییت مرسوم در ژاپن که بر طبق آن دستیابی به حقیقت از طریق مراجعه به درون حاصل می شود تا از طریق اتکا بر کتاب های مقدس) غالبا به چشم می خورد نمادی از آخرین مرحله تکامل درونی یا هماهنگی معنوی است.

 



با این همه دایره یا این شکل ازلی بیش از آنکه دایره باشد یک کره است، زیرا دایره، کره ای نمودار شده از زاویه مقطع است. به همین خاطر است که «بهشت زمینی» بصورت دایره نمایانده شده است. تحول و تکامل مربع به دایره در ماندالا «نماد جهان در نزد هندوها یا بوداییان که به معنای دایره است» شبیه به تکامل یافتن تبلور مکانی یا نیروانا به مرحله نامعلوم بودن اصلیت است، که در اصطلاح شرق همان عبور از زمین و رفتن به آسمان است. دایره با حرکت پویای خود نمایانگر تغییرات زمینی است و مربع نمایانگر تغیر ناپذیری کائنات است.

 



در معماری هند از هر دو جنبه مذکور یعنی هم مربع و هم دایره استفاده شده است که مبتنی بر تحول مربع به دایره و بالعکس می باشد.
دایره به عنوان نمادی از حرکت معمولا در معابد قبایل شبان و سیار به کار رفته است در حالی که مربع اغلب نماد قبایل غیر متحرک است...
دایره ساده ترین منحنی و در واقع کثیر الاضلاعی است که دارای بی نهایت ضلع می باشد، قرار گرفتن حتی یک نقطه بر محیط آن نشانگر بریدگی و پیوستگی است، زیرا به معنای آغاز یا پایانی است که زائل کننده مفهوم «ابدیت».

 



دایره بیش از شکل هندسی دیگری در آنچه با حرکت و پویش سر و کار پیدا می کند حضور دارد. استفاده از وجود دایره در اولین خط های ابداع شده توسط انسان و همچنین در اولین کوشش های کودکان جهت ایجاد ارتباط با یکدیگر، حتی قبل از اینکه علائم معمول ارتباطی را بیاموزند مشاهده شده است.
دابره نماد حرکت جاودانه، تکرار و تبدیل، شب و روز، زوج و فرد، خیر و شر، بالا و پایین و.. است.

 



دایره شکل کاملی است که نماد لطافت، نرمی، سیالیت، تکرار، درون گرایی، آرامش روحانی و آسمانی، پاکی و صمیمیت و آن جهانی بودن به شمار می آید.
چون دایره شکل کاملی است بسیاری از هنرمندان شرق و غرب سعی کرده اند نقاشی های خود را بر مبنای دایره و یا ترکیب های دایره به وجود بیاورند.
در هنر ایرانی، نقاشان بزرگ برای ساختن آثار خود از ترکیب هایی بر اساس دایره و چرخش الهام گرفته اند....
این شکل خصوصیات رنگ قرمز را داراست.
به خاطر کامل بودن شکل دایره بسیاری از طراحان و گرافیست ها نیز از آن برای طراحی لوگو ها و آرم ها نیز الهام گرفته اند که از بین آن ها لوگو های معروف تر انتخاب شده اند البته مجموعه ی کامل تر آن را می توانید در قسمت لوگو های سایت/ پنجاه لوگوی دایره ای شکل با طراحی منحصر به فرد مشاهده کنید.


  
  

 خصوصیات مثلث

مثلث

 

معنا و مفهوم مثلث و آشنایی با خصوصیات آن

 

در علم طراحی و گرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم ،معنای ویژه ای را القا می کند.

آشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا و مفهومی که طراح از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان آن را داشته، را بهتر درک نماییم.

مفهوم شکل هندسی مثلث در هنر های تجسمی


اگر مثلث بر قاعده اش قرار گیرد نمادی است از ایستایی و توازن، پایدارترین شکل هندسی است و مثل یک کوه استوار به نظر می رسد به واسطه زوایای تیزی که دارد سطحی مهاجم و شکلی ستیزنده به خود می گیرد به دلیل وجود نقطه رأس که انرژی و نیروی شکل را به بیرون منتقل می کند، خطر و دلهره را سبب می شود.

 




مثلث شخصیتی تهاجمی، برنده و صریح دارد. مثلث در عین حال نمادی از تفکر و روشنایی است و به سرعت دگروگون می شود. مثلث متساوی الاضلاع بیانگر الوهیت و هماهنگی و تناسب می باشد.

 



این نماد به عدد 3 اشاره دارد و بدون ارتباط با سایر شکل های هندسی به طور کامل قابل فهم نیست. در واقع تمام اشکال را می توان از طریق ترسیم خطوطی از مرکز به زوایای آنها به مثلثاتی تقسیم کرد. مثلث تشکیل دهنده قاعده هرم است.
اگر مثلث روی یکی از راس های خود بایستد نشانگر تزلزل و ناپایداری است. همچنانکه هر زایشی با تقسیم صورت می گیرد، بشر نیز قابل مقایسه با مثلث متساوی الاضلاعی است که به دو مثلث قائم الزاویه تقسیم شده است که افلاطون در کتاب « تیمایوس » آن را نشانی از زمین می داند. تغییر مثلث متساوی الاضلاع به مثلث قائم الزاویه به طور ضمنی بیان کننده خسرانی است که حاصلش از دست رفتن تعادل می باشد.

 



هر مثلث به عنصری خاص مربوط می شود:
1) مثلث متساوی الاضلاع با زمین
2) مثلث قائم الزاویه با آب
3) مثلث مختلف الاضلاع با هوا
4) مثلث متساوی الساقین با آتش

مثلث متساوی الساقینی که زاویه راس آن 180 درجه باشد حاوی ارقام با معنایی است و هماهنگی خاصی در خود دارد.
مثلثی که راس آن به سوی بالا باشد نمادی از آتش و نیز جنس مذکر است و همین مثلث با راسی رو به پایین نمادی از آب و جنس مونث می باشد.

 



«مهر سلیمان» از دو مثلث معکوس تشکیل می شود که نمادی است از عقل بشر.
مثلث متساوی الاضلاع در سنن یهودیان نمادی از خداست که نباید نامش بر زبان رانده شود.
مثلث که با خورشید و گندم در رابطه است نمادی از باروری می باشد. مثلث با همین معنا اغلب توسط هندیان، یونانیان و رومیان در قرنیزهای تزیینی ساختمان ها بکار رفته است.
مثلث سنتی و کلاسیک مثلثی است که زاویه راس آن 36 و هر یکی از زوایای قاعده اش 72 درجه باشد.
عدد 36 نماینده یکپارچگی کیهان، تلاقی عناصر اربعه و تحولات چرخشی دوران هاست. مشتقات این عدد بیان کننده رابطه سه جانبه میان آسمان و زمین و بشر هستند. 36 همچنین برابر است با اندازه مربعی که هر ضلع آن 9 باشد و به طور تقریبی برابر با دایره ای است که قطر آن 12 باشد. هم دایره و هم سال شمسی هر دو به 360 قسمت می شوند. اغلب دوره های کیهانی مضرب هایی از رقم 360 هستند.

 



در ردیف شکل های هندسی بعد از مثلث متساوی الاضلاع، مربع و آن گاه کثیر الاضلاع پنچ پر  بر می آیند. از طریق تریم مثلثی در هریک از اضلاع پنچ بر، شکل پنج خانه ای ایجاد می شود که به معنای هماهنگی جهانی است. این شکل اغلب به عنوان طلسمی برای محافظت در برابر چشم زخم و بلاای بد بکار می رود. مثلث همچنین کلید هندسه و مبنای تقسیم طلای (زرین) است که به همین خاطر بدان تناسب الهی نام داده اند.

 




علاوه بر اهمیتی که فیثاغورسیان برای مثلث قائل اند، این شکل در علم کیمیا به معنای آتش و قلب می باشد. در این رابطه در نظر  داشتن  رابطه میان مثلث ایستاده (راس بالا) و مثلث واژگون (راس پایین) قابل اهمیت است; زیرا دومی انعکاس است از اولی و در معنایی وسیعتر نمادی است از طبیعت الهی و بشری مسیح و به عبارت دیگر نمادی است از کوه و غار.
ترکیب متعادل دو مثلث و تشکیل 6 گوسه (ستاره داوود) نشانی از گسترش و تجلی است. جریان فراماسونری اهمیت زیادی به نماد مثلث می داد و آن را دلتای درخشان می بود. در مثلث
Dنامید که منظور از آن نه دلتای رودخانه بلکه حرف بزرگ یونانی دلتا ( فراماسونری، قاعده به مغنای دوام و امتداد و اضلاع که در هم می پیوستند نشانه هایی از روشنایی و تاریکی بودند که همراه با قاعده ساختمان سه گانه کیهان را باز می نمودند. دلتای درخشان اصلی مثلث متساوی الساقینی بود که قاعده اش همچون سنگ سه پر معابد، بزرگتر از ساق هایش بود و زاویه راس آن 108 درجه و هریک از زوایای قاعده آن 36 درجه بود. این مثلث با عدد زرین (رقمس است مربوط به  تقویمی خاص در روز ایستر _ عید قیام مسیح را از روی آن تعیین می کنند)  در ارتباط است. ستاره مشتعل و پنچ بر به طور کامل در این مثلث می تواند ترسیم شود.

مثلث همچون چند وجهی هایی که خود از مثلث های متساوی الاضلاع تشکیل شده اند، الهام بخش ترکیبات سه گانه بی شماری در تاریخ مذهب بوده اند :

 شعار های سه گانه اخلاقی نظیر :

1)  پندار نیک _ گفتار نیک _ کردار نیک
2) عقل _ قدرت _ زیبایی 

دوره های سه گانه اخلاق شامل 
تولد _ رشد _ مرگ

و ابزارهای سه گانه علم کیمیا :

 شامل نمک _ جیوه_ گوگرد

این شکل خصوصیات روانشناسی رنگ زرد را داراست.

 

 


  
  

خصوصیات مربع 

مربع

 

معنا و مفهوم مربع و آشنایی با خصوصیات آن

 

در علم طراحی وگرافیک قرار گرفتن هر شکل و فرم ،معنای ویژه ای را القا می کند.

آشنا بودن به خواص شکل ها، باعث خواهد شد معنا و مفهومی که طراح از طریق زبان تصویر و هنرهای تجسمی قصد بیان انرا داشته، را بهتر درک نماییم.

مفهوم شکل هندسی مربع در هنر های تجسمیبر طبق یک ضرب المثل چینی، بی نهایت عبارت است از مربعی بدون گوشه.

مربع یکی از اشکال هندسی است که بیش از هر شکل دیگر و به عنوان جهانی ترین صورت در زبان نماد ها بکار گرفته شده است.
بر طبق نظر فیثاغورث مربع نماینده وحدت گونه ها و نشان دهنده برابری یک چیز با خودش به نحوی نامتناهی است و نتیجتا می تواند نمادی از عدالت قانون تلقی شود که همه را به یک چشم می نگرد. از نظر قانون افلاطون مربع نماینده هماهنگی است که عالی ترین فضیلت به شمار می آید; شناختی کامل که شخص می تواند از طریق آن به حقیقت مطلق دست یابد.

 




مربع شکلی نیست که صرفا در میان نمادها رواج داشته باشد. این شکل پر راز و رمز و ثبات گرا همراه با مستطیل که خود زاییده آن است، معماران و هنرمندان زیادی از سراسر جهان را در طول تاریخ الهام بخشیده و آنان را به ابداع سطوح و ساخت های سه بعدی واداشته است. مربع، همراه با دایره، مثلث متساوی الاضلاع و صلیب (نشآت گرفته از خود مربع) یکی از بنیادی ترین شکل های نمادین به شمار می رود.

 




مربع نمادی است از زمین در برابر آسمان (دایره) و در سطحی دیگر نمادی است از جهان مخلوق (زمین و آسمان) در برابر خلق ناشده و خالق; به عبارت دیگر آنتی تزی است از عالم متعالی.
مربع شکلی است ایستا و ثبات گرا که اضلاع و زوایای برابرش احساسی از سکون، استحکام، حصار، منزل، کمال و استقرار می باشد. با این همه هنگامی که یکی از اضلاع یا زوایای این شکل خمیدگی پیدا کند به نحوی شگفت انگیز شکلی دیگر حاصل خواهد شد.

 




مکعب بیش از مربع نمایانگر استحکام، سکون و ثبات حرکت دورانی است، این شکل در واقع فضا را در سه بعد می نایاند. حتی افلاطون، مربع را زیبا به معنای مطلق آن به شمار می آورد.
«همانگونه که ابو یعقوب می گوید چهار یک از کاملترین ارقام است، چهار رقم هوش و تعداد حروف الله است
چهار به معنایی رقم کمال الهی و در معنایی وسیعتر رقمی است از تکمیل تجلی (اشاره ای است به دیدار سه تن از شاهان مجوس شرق از حضرت عیسی به هنگام طفولیت Epiphany)  و نمادی است از دنیای مستقر و سازمان یافته.
این حرکت از نقطه ای ساکن آغاز می گردد و با رفتن به چهار سوی اصلی، صلیب را می سازد. وجود صلیب در مربع نمایانگر پویایی رقم چهار است.

 




صلیب رابطه ای میان دایره، مرکز و مربع برقرار کرد. صلیب از نقطه خط هایش که بر مرکز دایره منطبق شده است به سوی دایره می رود، آن را قطع و به چهار بخش تقسیم می کند.
با متصل ساختن انتهای خطوط صلیب، مربع و مثلث حاصل می شود. صلیب نبز همچون مربع نمایانگر زمین است، اما جنبه هایی را بیان می دارد که حالتی میانی، پویا و ظریف دارند.
نماد شناسی مربع به مبزان زیادی با صلیب رابطه دارد. بخصوص که صلیب رابطه ای ظریف میان عدد چهار با مربع برقرار می کند. صلیب بیش از هر نمادی بیشترین تعداد از اشکال هندسی یعنی نماد ها را در هم ادغام می کند. بال های دو گانه صلیب با تشکیل چهار نقطه در انتهای خود مبنای تمای نماد های «جهت یاب» را تشکیل می دهند که در تمام سطوح زندگی بشر کاربرد دارند و دارای نقشی ترکیب کننده و سنجشی هستند.

 




صلیب را در طبیعت نیز می توان یافت. انسان با بازوان گشاده اش می تواند این شکل را بسازد و لئونادرو داوینچی و دیگر هنرمندان از این نماد به منظور ارائه تناسبی سود جسته اند. پرندگان در حال پرواز، کشتی های دیرک بر کشیده و مترسک های کشتزاران نمایی از این شکل اند.

 




تمثال نگاری دنیای مسیحیت از این نماد در بازنمایی قربانی شدن عیسی پسر خدا استفاده می کنند. بر طبق سنت مسیحی مربع به خاطر چهار ضلع مساویش همچون چهار حواری، نمادی است از کل گیتی و چهار زاویه آن بیانگر عناصر اربعه اند.

 




در دوران اخیر ظهور مجدد صلیب شکسته که قبلا توسط یونانیان کهن به کار میرفت به عنوان نمادی از نیرو و قدرت، میلیون ها انسان را از میان برده است

 




(منظور قدرت گرفتن و روی کار آمدن هیتلر و اشاره به سوزاندن یهودیان توسط اوست). مربع شکل عمده مربوط  به مکان است، همانگونه که دایره و بخصوص مارپیچ، شکل اصلی مربوط به زمان می باشد. واقیت تنها به کمک مربع قابل بیان است. درتمدن های ثابت و غیر صحرا گرد، مردمان، خانه ها و پرچین های خود را به صورت مربع یا مثلث می ساختند در حالیکه مزارع و چادرهای قبایل چادر نشین و صحرا گرد دایره ای شکل ساخته می شدند. (اشاره ای است به ثبوت مکان و در حرکت بودن زمان که نماد های آن ها به ترتیب مربع و دایره هستند)
پیوستگی میان دایره و مربع بیانگر آسمان و زمین و پیوستگی آن دو است.
مربع که خود نمادی از ایستایی است چنانچه اشکال یا حروف به نحوی خاص در آن جای گیرند حالتی حرکتی به خود می گیرد. مربع جادو در ساده ترین شکل خود به 9  خانه مربعی تقسیم می شوند که ارقام 1 تا 9 در آن نوشته شده است به طوری که مجموع ارقام هر ستون برابر با پانزده می شود.

 


 

در مربع جادوی دیگری نیز  وجود دارد که از پنج حرف تشکیل می شود این حروف طوری تنظیم می شوند که می توانند از چپ به راست و از راست به چپ و بالا به پایین و پایین به بالا خوانده شود بدون اینکه ترتیب، طبیعت و معنای واژه ها تغییر یابند.
چهار ضلع مساوی مربع می تواند نماد چهار عنصر باد، آب، خاک و آتش یا چهار جهت اصلی شمال، جنوب، شرق و غرب یا چهار فصل یا چهار مرحله زندگی از کودکی تا جوانی و میانسالی و پیری و یا چهار طبع سردی، گرمی، خشکی و رطوبت باشد.
مربع را به رنگ قرمز نسبت می دهند.

 

 


  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >